برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 93 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 22:49
حالا که دیگه مطمئن شدم که از ابتدا در خیالات خودم سیر می کردم و هیچ چیز اونطور که من خیال میکردم نبوده، باید قبل از اینکه رمقم رو بیشتر از این از دست بدم، راه بیفتم و برم.
برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 99 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 22:49
من یکی، از دیدن زیادچیزی که میدونم مال من نیست، حالت تهوع میگیرم. مثل اونروز که رفته بودم موزه جواهرات. وقتی بیرون اومدم از موزه فقط حالت تهوع داشتم.
برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 95 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 22:23
نسیم
نسیم بامدادان...برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 95 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 22:23
تازگی ها یک دوست جدید کشف کرده ام. دختری مهربان،صمیمی و باهوش. کنارش که هستم، آرام میشوم. هرچند مدتهاست که به آرامشگری کسی دلخوش ندارم.
برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 98 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 22:23
وقتی ساعت عمرت صفرمیشه، یعنی دیگه وقتش که همه ی وسایل اضافه رو از تو خونت بریزی بیرون تا بتونی اوج بگیری.
برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 106 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 22:23
داره اذان میده. دیروز صبح همین موقع یکی از اقواممون از دنیا رفت. دیروز غروب که برگشتم فهمیدم. دیده بودمش، همین چندوقت پیش تو گیرودار فوت پدر چندباری با پسر بزرگش اومده بود خونمون. زن نازنینی بود. هنوز عمق غمی سنگین رو گوشه چشمهای خسته ش به خاطر دارم. زن نازنینی بود، خدا رحمتش کنه.
برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 95 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 7:23
دچار بحران عجیبی به نام زندگی شدم!.فکر می کنم ما همون آدمهای رانده شده از بهشتیم که فقط تعداد اسباب بازیهامون بیشترشده و فرمشون تغییر کرده، همین.
برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 98 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 7:23
برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 106 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 7:23
نسیم
نسیم بامدادان...برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 101 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 7:23
برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 91 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 23:23
نسیم
نسیم بامدادان...برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 97 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 23:23
برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 90 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 23:23
برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 93 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 23:23
میگم: منتظر تماسم. میگه: مگه کیه که اینقدر مهمه؟
میرم تو فکر..
برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 88 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 23:23
میگه: چرا زود رفتی؟. خواستم بگم: مگه برای دیدن من اومده بودی که دیر یا زود، بودن یا نبودنم مهم باشه، اما مثل همیشه فقط سکوت کردم.
برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 95 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 23:23
داشتم میرفتم. پسری که تو کلاسمه خیلی آروم و مهربون عرض ارادت کرد. حوصله نداشتم. سری تکون دادم و تشکر کردم. سادگی رفتارش بوی آدمیزاد میداد. وقتی دستش رو به علامت خداحافظ بلند کرد، دستم رو به علامت پاسخ بلند کردم.
برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 92 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 23:23
نسیم
نسیم بامدادان...برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 93 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 23:23
دیدی بعضی وقتها میخای یه کاری بکنی، عقلت مگه نه، دلت میگه آره. اما بدتر از اون وقتیکه میخای یه کاری بکنی، عقلت میگه نه، دلت میخاد بگه آره اما اونقدر ناتوان شده که حرفی نمیزنه، فقط سکوت میکنه.
برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 98 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 23:23
خدایا من از این دنیات فقط یه وجب خیال راحت و یه مشت بسته آرامش میخام. یکم فکرکن، خیلی نیست. اگه نمیدی، فدای سرت. فقط سایه ی این آیه های عذاب رو هم کم کنی کافیه.
برچسب : نویسنده : cmorningbreeze13917 بازدید : 91 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 23:23